سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 عطر نرگس
محرم آمد ... محرم آمد ... محرم آمد ... محرم آمد ... محرم آمد ...
آخرین مطالب
لینک دوستان
یک لحظه با یک طلبهزیباترین اشعار عاشقانه معاصرهمسفر مهتاب****شهرستان بجنورد****شلمچهتکنولوژی کامپیوترxXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx.: شهر عشق :.قاصدکمقلدان علمداربه یاد شهداء.:شاه تورنیوز |shahtor.ir | شاه تور:.جدید93شمیم یاسمذهب عشقپایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگانشوق وصلدکتر علی حاجی ستودهنقطه ای برای فرداتنهاترین سردارگنبد افلاک ( امیر حسین طلایی )ساقیا قدحی ریز که ما باده پرستیموبلاگ گروه ایران و اسلامجوان ایرانیوبلاگ زنده یاد حسن نظریوبلاگ شهید حاج حسین خرازیعشق ملکوتیعقیله بنی هاشمهیأت پیام آوران عاشورامنتظران ظهوریاور زینبمقاله و آموزش و مناسبت هاخدا کند که بیاییدر تکاپوی اندیشه هاعطر نرگس (امام عصر ارواحنا فداه )یا فاطمه زهرا (سامام زاده عباس (ساری)یا ابا صالح المهدی ادرکنیانتظار فرجیا ارحم الراحمینیوسف گمگشتهنورالانواربسوی ظهور مهدیسجاد طاهر نژادغریبهمنتظران یوسف فاطمهمهدویت و صهیونیسم و آخرالزمانیا ضامن آهو ( هیئت عشاق الرضای ساریدریچه ای بسوی ظهورمنتقم زهرانور علی نورزلال معرفتآخرین دوران رنجحیات خلوتعشق پیدا شد و آتش به همه عالم زدیا حیدر کرار علی ادرکنیجاتون خالیهرفع الله رایت العباسگل های سرخ پیروزپاک مردانصفحات انتظار در فراق گل نرگسزمزمه مهیبکنیزان حضرت زهرا (سمباحث دروس معرفت نفس و طهارت ( استاد صمدی آملی )خدای مهربون منهیئت هفتگی شیفتگان حضرت اباالفضل (ع) لاهیجانوبلاگ سیدلیله القدر ( آقای حسین شاهد خطیبی )هیئت دیوانگان حسین علیه السلامپله پله تا ملاقات خداشهداء شمع محفل بشریتندنقطه الحاقسرویس خبری مفلحونگدای نگاهامان عصرهیئت چشم انتظاران ( حرم آقا زید ابن علی )پژوهشی در قرآنچشم به راه موعود ( حبیب الله ذکی )هیئت محبان و جان نثاران امام حسن مجتبی (علیه السلاممجمع حیدریون زنجان (حسینیه قائمه )یا مهدیتو را من چشم در راهمصراط منیرمرکز فرهنگی شهید آوینیعاشورائیانمروارید عشقحرف های خودمانی ( زمزمه های شبانه )دل نوشته های دو دختر شهیدخبر از او داری ؟ (رقیه خانم )اللهم عجل لولیک الفرجمنتظر ظهورتا کربلا هست زمین را عشق است .یوسف زهرا (عج)شاید این جمعه بیاید شایدجمعه های سوت و کورنوید شهادتحاج همت شقایق پرپرزندگینامه شهداءهیئت محبان جوادالائمه(ع)السلام علیک یا ابا صالح المهدی (عج)وبلاگ اهل بیت علیه السلامیا صاحب الزمان (عج)ای غایب از نظر به خدا می سپارمتآخرین دوران رنجنه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاستواگویه های عاشقانههزار و یکشب منسحرخیزمدینه مهدی موعود(عج)گل خوشبوی نرگسشیعه مذهب برتر ( آقای حرمت الله خانگل زاده )معرفی وبلاگحرف زیبا ( الفبای مهربونی )وبلاگ انتظار حچتآدرس سایت آفتابروز نوشته های یک فیلسوف تنهاسایت تخصصی جاوا اسکریپتوبلاگ خموشانه ( مسطبا )گل نرگسوبلاگ خاتم الانبیاءدارالقرآن الکریم الزهرا (س) تکابایثارگران (فینا )پیام امام حسین (ع).•**•. عشاق المهدی - عج .•**•.هیئت فرهنگی مذهبی آل طاها اهوازیاس کبود ( یک بسیجی )بازمانده تنها (سید محمد انجوی نژاد )شاخه گلی برای شهید (طاها )وبلاگ شب چراغهیئت انصار العباس(ع)روضه الزهرا(سبارون نسترنمسافر عاشقمنتظر زیبا ترین نرگس دنیا (حاجیه رضوان )ولایت سبز - پایگاه مقاومت بسیج امام خمینی (ره)باغ سرخکجائید ای شهیدان خداییروزمرگی های من (روای )الا که راز خدایی خدا کند که بیایی ( ناصر )عطش زار( حامد حجتی )مثل خدایه پوتین و یه پلاکیاران علیحاج عبدالرضا هلالی (کنیز حضرت زهرا (سدایرکتوری وبلاگهای قرآنیغم یار ( روح الله )کلبه کوچک هانیهتا ظهورآدرس سایت تبیانحرف های خودمونیشهیدان زنده (مجتبی مظفری نیا )منتظران صاحب الزمان (عج)انتظار ظهور ( مصطفی فرد)امید به زندگی (احسان)اشعار فاطمی (حمید رضا فاطمی )حضرت عشقدل نوشتهحس غریبناطقجمکرانهیئت فرهنگی مذهبی بهشت نورذاکرین هیئت بیت الرقیه (س)پویاهیئت جوادالائمه(ع) شهرستان املبه سوی یار ( بنده خدا )لحظه های بی تو (پسر باران )
+ نویسنده حسیــنی در سه شنبه 86/3/22 | نظر


یَافَاطِمَةُ الـزَّهراءُ یَا بِنتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَینِ الرَّسُولِ،
یَا سَیِّدَتنَا وَ مَولاتَنا، إنّا تَوَجَّهنَا واستَشفَعنَا وَ
تَوَسَّلنَا بِکِ إلَی اللهِ، وَ قَدَّمنَاکِ بَینَ
یَدَی حَـاجَـاتِـنَـا، یَا وَجیهَةً
عِـندَاللهِ، إشـفَعی
لَناعِندَاللهِ.

جانم فدای قبر بی شمع و چراغت ... مادر الهی من بمیرم از برایت

پیشاپیش شهادت جانسوز، کوثر هدایت، دخت نبوت، همسر ولایت، مادر امامت، حضرت فاطمه ی زهرا(س) به پیشگاه مقدس

حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) و خدمت تمام عاشقان و رهروان آن حضرت تسلیت و تعذیت عرض می کنم .

 روشن آن چشمی که بیند خاک پای فاطمه ... خرم آن جانی که پَرَد در هوای فاطمه ...  خِشت خِشت خانه ی مولا امیرالمومنان ... می شناسد بانگ محزون دعای فاطمه ...  گاهواره نه که چرخ زندگی و عشق بود ...  آنچه می جنبید با انگشت های فاطمه ...  تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی ... می توان در کربلا شد آشنای فاطمه ...  مصطفی فرمود بعد ازمن ، رضای کردگار ...  هر که می خواهد بکوشد در رضای فاطمه ... خواست نامعلوم ماند مدفنش دانی چرا ؟ ...  تا شود معلوم عالم مدعای فاطمه ...  ای دریغا من کجا و چشمه کوثر کجا ؟ ... وصف زهرا کس نداند جز خدای فاطمه  

دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد ... سراغ باغ گلی را شبانه می گیرد
چه حکمت است که چون نام فاطمه آمد ... برای گریه دل من بهانه می گیرد 


 

خدایا

  زهرا غروب می کند و من پیوسته بر سر بالین او آب می شوم 

علی (ع) و رحلت زهرا (س)

زیر تابوت گلم ... اشک جاری می کنم
می زنم بر سینه ام ... سوگواری می کنم
می چکد خون از کفن ... روی دوشم ای خدا
می برم بر شانه ام ... بار هجده ساله را

کاش می شد ناله زد ... در مدینه ای خدااااااااااا

مصیبت زهرا بر علی فوق العاده سخت و دشوار است . حضرت زهرا حالشان نامساعد بود و در بستر بودند . علی (ع) بالای سر زهرا نشسته بود . زهرا شروع کرد به سخن گفتن . متواضعانه جمله هایی فرمود که علی (ع) از این تواضع فوق العاده زهرا ، رقت کرد و گریست . مضمون تعبیر حضرت این است که : علی جان ! دوران زندگی ما دارد به پایان می رسد ،  من دارم از دنیا می روم ،  من در خانه تو همیشه کوشش کرده ام چنین و چنان باشم ، امر تو را همیشه اطاعت بکنم ، من هرگز امر تو را مخالفت نکردم و تعبیراتی از این قبیل . آنچنان علی را متأثر کرد که فوراً سر زهرا را به سینه چسبانید و گریست . دختر پیغمبر ! تو والاتر از این سخنان هستی ، تو والاتر از این هستی که اساساً  این سخنان از سوی تو صحیح باشد که گفته بشود . یعنی چرا این قدر تواضع می کنی ؟! من از این تواضع زیاد تو ناراحت می شوم ... محبت فوق العاده ای میان علی و زهرا حکم فرماست که قابل توصیف نیست و لذا می توانیم بفهمیم که تنهایی علی بعد از زهرا با علی چه می کند . این زوج روحانی روحشان با یکدیگر گره خورده است ، کمال سنخیت میان این دو روح بزرگ بود . آیا علی (ع) حق ندارد بعد از زهرا آرزوی مرگ کند که چنین زهرایی را از دست داده است . وقتی که به اصطلاح حوصله اش سر می رود و فراق زهرا (س) ناراحتش می کند چه می کند ؟

می رود کنار قبرش ، با قبر زهرا (س) راز و نیاز می کند . سلام می دهد به زهرا ، بعد خودش با خودش مناجات می کند . با زهرا سخن می گوید و از طرف زهرا به خودش جواب می دهد . به خودش می گوید : چرا من در کنار قبر حبیب ایستاده ام و به محبوبم سلام می کنم و او جواب سلام مرا نمی دهد ؟ حبیب من ! آیا بعد از این که رفتی ایام دوستی را فراموش کردی ؟ علی را فراموش کردی ؟ بعد خودش جواب می دهد ؟ حبیب به من جواب داد : علی جان ! مگر نمی دانی زهرای تو در زیر خروارهای خاک خوابیده است ؟...  عذر حبیب را بپذیر .

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

خداوندا بحق جاه زهرا

بحق ناله ها و آه زهرا

به آن ساعت که پهلویش شکستند

برون آید زغیبت ماه زهرا

 

چرا بال و پرم ما را شکستی ... گل یاس مدینه را شکستی

الهی بشکند قُنفذ دو دستت ... که دست مادر ما را شکستی

 التماس دعا

یا زهرا ی مظلوم