سلام حضور محترمتان
يكي از ويژگيهاي بارز جناب شيخ رجبعلي خياط ، ارادت ويژه به حضرت ولي عصر- ارواحنا فداه- و انتظار فرج و ظهور آن بزرگوار بود. او مي فرمود:« اغلب مردم اظهار ميكنند كه ما امام زمان(عج) را از خود بيشتر دوست داريم، و حال آن كه اين طور نيست، زيرا اگر او را بيشتر از خود دوست داشته باشيم، بايد براي او كار كنيم نه براي خود. همه دعا كنيد كه خداوند موانع ظهور آن حضرت را برطرف كند و دل ما را با دل آن وجود مبارك يكي كند. » يكي از شاگردانش ميگويد: او خود هميشه متوجه آن بزرگوار بود، ذكر صلوات را بدون « وعجل فرجهم » نميگفت، جلسات ايشان بدون تجليل از امام عصر- عجل الله تعالي فرجه- و دعا براي فرج برگزار نميشد، در اواخر عمر كه احساس ميكرد قبل از فرج از دنيا ميرود به دوستان ميگفت:« اگر موفق به درك حضور حضرتش شديد، سلام مرا به او برسانيد. »
نكته مهمي كه جناب شيخ بر آن تأكيد داشت: آمادگي و آراستگي شخص منتظر بود، هر چند عمرش براي درك زمان حضور آن بزرگوار كافي نباشد. و در اين باره حكايتي از حضرت داود (ع) نقل ميكرد:« آن حضرت در حال عبور از بياباني موچه اي را ديد كه مرتب كارش اين است كه از تپه اي خاك بر ميدارد و به جاي ديگري ميريزد، از خداوند خواست كه از راز اين كار آگاه شود ...، مورچه به سخن آمد كه: معشوقي دارم كه شرط وصل خود را آوردن تمام خاكهاي آن تپه در اين محل قرار داده است!حضرت فرمود: با اين جثه كوچك، تو تا كي ميتواني خاكهاي اين تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل كني، و آيا عمر تو كفايت خواهدكرد؟!مورچه گفت: همه اينها را ميدانم، ولي خوشم اگر در راه اين كار بميرم به عشق محبوبم مردهام!در اينجا حضرت داود (ع) منقلب شد و فهميد اين جريان درسي است براي او. »خواهر خوبم در اين سطر كه نوشته ايد :
و با آن گلوله و توپ و نخ , مي خواست يوسف را بخرد ! به او گفتيد
به او گفتيد بايد اصلاح شود بايد نوشته شود به او گفتندجناب شيخ هميشه اصرار داشت که: « با همه وجود در انتظار ولي عصر(عج) باش و حال انتظار را با مشيت حق همراه کن. »ان شا الله همه ما به عنايت خود آقا اين چنين باشيم